شعر:غزلی از سال های دور... عاطفه اسکندری
الهه ی الهام
انجمن ادبی

 کنار پلک همین پنجره، نگاه کبود
خیال ساده تو، من، شبی که عاشق بود!
مرور می کنم آن روزهای زیبا را
و شادی تو و آن چشمهای عشق آلود
همینکه خواستم بگویم:"بی تو می میرم"
تو گفتی که میآیی دوباره، زود زود
به روی شانه من سر نهادی و گفتی:
"من عاشقم، ندانند مردمان حسود!"
نشان داغ لبت روی دستهای من است
دل تو یک شبه صد سال راه را پیمود
...
و ماه کامل امشب، برو ببین در آن
نگاه دخترکی را که بی تو غمگین بود.

عاطفه اسکندری



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:عاطفه اسکندری,الهه ی الهام,شعر, :: 14:31 :: نويسنده : حسن سلمانی

آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان الهه ی الهام و آدرس elaheelham.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان